۱۳۸۹ آبان ۷, جمعه

سنگ قبر آرزوها

آسمان چشم او
آيينه کيست
آنکه چون آيينه با من روبرو بود
درد و نفرين
درد و نفرين
بر سفر باد
سرنوشت اين جدايي دست او بود

گريه مکن که سرنوشت
گر مرا از تو جدا کرد
عاقبت دل هاي ما
با غم هم آشنا کرد

چهره اش آيينه کيست
آنکه با من روبرو بود
درد و نفرين بر سفر
اين گناه از دست او بود
اين گناه از دست او بود

اي شکسته خاطر من
روزگارت شادمان باد
اي درخت پرگل من
نوبهارت ارغوان باد

اي دلت خورشيد خندان
سينه تاريک من
سنگ قبر آرزو بود
سنگ قبر آرزو بود

آنچه کردي با دل من
قصه سنگ و سبو بود
من گلي پژمرده بودم
گر تو را صد رنگ و بو بود
اي دلت خورشيد خندان
سينه تاريک من سنگ قبر آرزو بود
سنگ قبر آرزو بود
سنگ قبر آرزو بود

۴ نظر:

Naj گفت...

salam ghesmate 2vomelondon siaho khoondam
nafasetam ke ishala khoob mishi
movazebe khodet bash
aheram khoshkele? mal khodete?

دختراردیبهشتی گفت...

سلام..تو چرا افسرده شدی؟؟؟
آدرس فیس بوکم همون اسمو فامیلمه دیگه..

دلفین گفت...

سلام
خدا بد نده دوست جونم چی شدی؟
خب هر وقت دلتنگی اومد سراغت مگه دوستات مردن؟ مسیج بده. حرف دلتو نگه ندار. ما همه پیشتیم.
دیگه با تکنولوژی که بعد مسافت معنی نداره!
راستی یکم از اون متنای خوشگلت که قبلنا مینوشتی بازم بنویس ببینم!
قربونت:س!!!

نجمه گفت...

چرا آپ نمیکنـــــــــــــــی داداشــــــی جان؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!